محل تبلیغات شما

 

تحولات جامعه مسلمان در اثر آشنایی با اروپا و ظهور روشنفکران مسلمان با دغدغه دینی-هویتی و سرایت آن به ایران از طریق شیخ جمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری و جلال آل احمد و شریعتی و انقلاب اسلامی و هوس برپایی تمدن اسلامی را در ذهن مرور کنید، صحبت های بنی صدر و یزدی و بازرگان در زمینه اقتصاد اسلامی تا فیزیک اسلامی را به خاطر آورید، و از همه مهمتر شریعتی که اسلام را بر هر درد بی درمان بشری دوا می دانست تا امروز که مصباح تاکید دارد که اسلام خود عزت است و هر مسلمانی که صرفا به خاطر مسلمانی احساس عزت نکند از لحاظ روانشناسی خود کم بین است، همه را می توان در یک ادعا همصدا دانست:

1- تمام نیازهای بشری از دل مبانی اسلام (قرآن و حدیث) قابل استخراج است.

این شور انقلابی از اواسط جنگ از سوی عده ای  چون سروش رو به فروکش گذاشت و با آغاز دوران سازندگی عده زیادی را متوجه این کرد که اقتصاد خصوصی و جامعه باز و مطبوعات و وبر و پوپر که غرب زیر ساختن آنها اسخوان خرد کرده بود چندان بیراه نیست و انگار تجربه های بشری کارآمدند و همه غرب شیطان بزرگ نیست. عده ای کاروان پرشتاب بازگشت به خویش و غواصی در دل مبانی برای استخراج اکسیر اسلام و مشکل گشای عالم را رها کرده متواضعانه زیر علم لیبرالیسم رفتند اما عده ای ماندند که نه دل از کاروان بازگشت به خویش می کندند نه زیر علم لیبرال برو بودند ماندند و به اصنام لیبرالیسم رنگ اسلامی زدند که البته سقوط حکومت ایدئولوژیست شوروی در این چرخش بی تأثیر نبود و این بود که مردم سالاری دینی متولد شد. ادعای عمده این جماعت این بود:

2- اسلام جامعه مدنی، دموکراسی و آزادی فردی را به رسمیت می شناسد.

 هشت سال اصلاحات با این مفهوم تازید و لرزه در دل جبهه مذکور در بند اول انداخت تا اینکه سر مار پیدا شد و گناه این همه افسارگسیختگی بر گردن علوم انسانی غربی افتاد. آنجا که حجاریان ترور شد تا صدای وبر در ایران خفه شود. اما نشد و برای آن راه حل عقلانی تری اندیشیده شد و آن اسلامی کردن علوم انسانی بود تا نکند دانشمندان علوم انسانی در آستین دانشگاه داخلی پرورش یابند. این ایده شوری در نهاد طیف مصباح نهاد تا با روی کار آمدن مهروزان در دانشگاه بتازند با شعاری تقریبا شبیه همان طیف بند اول اما نه به آن شوری شور:

3- علوم انسانی اسلامی از دل مبانی دین اسلام قابل استخراج است.

اما چگونه؟ نشد که بشود.  عده ای فلسفه علم دان به کمک آمدند. کسانی که روش علمی را می دانستند، تاریخ علم را بلد بودند. آمدند و از دل نقدها و نظرها این ادعای متواضعانه تر را مطرح کردند:

4- با پیشفرضهای برآمده از مبانی دین اسلام نظریه های علوم انسانی اسلامی را تدوین می کنیم.

همین هم خیلی حرف دارد که در جایش خواهم گفت اما در برنامه گستره شریعت مورخ 4 آبان 96 در حضور خسروپناه و گلشنی از مدعیان علوم انسانی اسلامی حسن  پور متولی برنامه چیزی گفت که بار آن از ادعای اخیر هم سبک تر بود:

5- با تلاش امروز عالمان مسلمان ایرانی در راه تحول علوم انسانی 50 سال دیگر نام این این حرکت، علوم انسانی اسلامی ایرانی نام خواهد گرفت.

به هر حال باید بنشینیم و ببینیم 50 سال دیگر هنوز مدعیان و ومتولیان مغرور و پرباد سری وجود دارند که بخواهند بر جهد امروز خسرو پناه و مصباح و حسن پور نامی بنهند یا این ادعا هم سبک تر می شود و مدعیان آن روز به روز در مواجهه با مسائل واقعی پربار تر و سر به زیر تر.    

فیلسوف دُردکش زندگی یا دردکش جاودانگی

کارآمدی فهم معنای زندگی

اقبال علوم انسانی اسلامی، ادبار فقاهت و اجتهاد

اسلامی ,انسانی ,علوم ,اسلام ,دل ,تر ,علوم انسانی ,انسانی اسلامی ,دل مبانی ,اسلامی را ,از دل ,علوم انسانی اسلامی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ پسر آبی (Blue Boy)